حرف های جلبکی

ساخت وبلاگ

نشسته بودم و داشتم خاطرات روزمره م رو میخوندم و میخندیدم از حجم دیوانگی هام.رسید به آخرین روزی که اهواز بودیم و لحظه به لحظه گزارش کندن از اونجا رو نوشته بودم.میخوندم واسش و غش غش میخندید.خیلی عصبانی بودم انگار اون روز.

الان دو تا مودبانه بین شون هست که تقریبا کامل کننده ی همن.به اندازه ی بی ادبانه هاش خنده دار نیستن حالا.ولی خب یادم افتاد قول داده بودم بذارم اینجا واستون...میذارم پس

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 6 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 4:45

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است.
برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمز عبور:

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 5 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 4:45

این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است.
برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمز عبور:

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 6 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 4:45

گفته بود آدم ها هر هفت سال یکبار پوست می اندازند ،تغییر میکنند ، خلق و خوی جدید میگیرند و دیگر با آن خود سابق شان فرسنگ ها فاصله دارند.من نگاه کرده بودم به هفت ، چهارده ، و بیست و‌یکی سالگی ام.که چطور در همه آن وقت ها شکننده ، جسور ، ترسو ، و تنها بوده ام.و البته مهربان.....وحالا که در انتظار و چشم حرف های جلبکی...ادامه مطلب
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 3 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 17:33

تو برای من توی دنیا فقط یه نفری و یه نفری و یه نفری و یه نفری و یه نفری

دختر کوچولوی بلاگستان...جونِ من.زنده باش و قوی .آرزو کن و شمع ها رو یکی یکی فوت کن.دوستت دارم

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 17:33

انبساط زمان و انقباض فضا همش کشکه....

همه رو بریز دور و بهم بگو که مطمئنی بغلت همیشه مال من میمونه....من بی سوادم واسه فهمیدن این چیزا.من این چیزا حالیم نیست....

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 3 تاريخ : جمعه 2 تير 1396 ساعت: 1:51

شیفته ت بودم.... اصلا میبایست دبیر ادبیات یکجایی میشدم....آنوقت ساعتها ، روزها ، ماه ها و سال ها توی کله ی پوک بچه های مردم فرو میکردم که ، " شیفته یک کلمه ی مشتق است"شیفت + ه : شیفت: مجاز از شیفت دیلیت همه ی قلبتان ، جانتان ، احساستان و اعتماد به نفس و کل هیکل تان....ه : مجاز از هه ! و در معنایی دق حرف های جلبکی...ادامه مطلب
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 23:26

میگویند تهران به خون‌نشسته....
قلب من میرود از جاده های جنوبی و گذر میکند همه فاصله ها را ،
تا برسد آن جا.....برسد به خانه...برسد به کتاب نصفه و نیمه خوانده ی مادر و لیوان چای نَشُسته ی پدر ، و ردِ دست های برادر بر هارمونیکای جا مانده در کشوی سوم کمد لباس هایم........

میگویند تهرانِ من به خون نشسته ، تهرانِ من خیلی وقت است که به خون نشسته و من دارم جان میدهم اینجا از دلتنگی و نگرانی و هی لعنتی ها ! همینطور دست روی دست میگذارید؟
حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 23:26

  تموم قضیه بین من و توئه و میدونی؟ من اگه جای تو بودم هیچوقت اون کارُ انجام نمیدادم...چون چیزی که میخواستم ارزشش بیشتر بود و حاضر بودم همون یه کارُ برای همیشه کنار بذارم و تو نشون دادی چقدر برات همه چیز بی ارزشه.....و من مجبورم به تنهایی با این دردِ توی سینه کنار بیام و به تو چیزی نگم چون دوستت دار حرف های جلبکی...ادامه مطلب
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 23:26

پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 21:59

کروکودیلِ  کی بودی تو؟  :*

حرف های جلبکی...
ما را در سایت حرف های جلبکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zendegiejolbakiemanf بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 23:26